-
- دوشنبه تا شنبه: 10:00 - 16:00 / یکشنبه تعطیل است
مترجم گوگل یکی از سرویس های ماشینی رایگان و آنلاین است که یک متن را از زبانی به زبان دیگر بازگردانی می کند (زبان های فارسی ، کردی ، کردی ، فرانسه و ...) و توسط گوگل ارائه شده است. این خدمت از طریق ...
به خواندن ادامه دهید
لغتنامه دهخدا. آسیاب . (اِ مرکب ) (از: آس + آب ) آس که بقوت آب گردد، و توسعاً، هر نوع دیگر از آن . آب آسیا. آب آس : چرا چون آسیاب گردگردی. بیاکنده به آب وباد و گردی ؟. (ویس و رامین ). بخواهد همی خوردمان ...
به خواندن ادامه دهید
ترجمه "خشک" به انگلیسی. arid, dry, droughty بهترین ترجمه های "خشک" به انگلیسی هستند. نمونه ترجمه شده: شب اعلام میداشت که مانند روز خشک خواهد بود. ↔ The night promised to be as arid as the day had been. خشک adjective دستور زبان.
به خواندن ادامه دهید
نورد چیست. نورد سرد چیست؟. (فرآیند نورد سرد) بر خلاف نورد گرم، فرآیند نورد سرد در دمای محیط انجام می شود. در این روش فلز از غلتک های نورد سرد در دمایی کمتر از دمای تبلور مجدد (معمولاً در دمای اتاق ...
به خواندن ادامه دهید
آسیاب (فارسی به ایتالیایی): mulino. معنی آسیاب در فرهنگ معین: [په.] (اِمر.) آسی که با نیروی آب کار می کند.، ~به نوبت کنایه از لزوم رعایت کردن نوبت.
به خواندن ادامه دهید
معنی آسیاب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی. آسیاب. (اِ مرکب) (از: آس + آب) آس که بقوت آب گردد، و توسعاً، هر نوع دیگر از آن. آب آسیا. آب آس: چرا چون آسیاب گردگردی بیاکنده به آب ...
به خواندن ادامه دهید
br, brass بهترین ترجمه های "برنج (فلز)" به انگلیسی هستند. نمونه ترجمه شده: شما برنج می پزید...این غذای اصلی چوسان است ↔ you are to cook rice it is basic chosun food. برنج (فلز) + اضافه کردن ترجمه.
به خواندن ادامه دهید
بسحاق اطعمه. فرهنگ معین. [په.] (اِمر.) آسی که با نیروی آب کار می کند.، ~به نوبت کنایه از لزوم رعایت کردن نوبت. فرهنگ عمید. آسیا * آسیای آبی آس۱ (زیست‌شناسی) = دندان * دندان آسیا. حل جدول. طاحونه. فرهنگ ...
به خواندن ادامه دهید
dendan. (Fars. dendān) 1. Diş: "Dendân-ı fil: Fil dişi.". Leb ü dendânını vasf eyle âb-ı nâb ile yârin / Yem-i endîşeden Fıtnat çıkar dürr ile gevherden (Fıtnat Hanım). Bitip dudakları meydâna çıktı dendânı (Abdülhak Hâmit). 2. Arap alfabesinde sin (س), be (ب), te (ت), se (ث), nun (ن) gibi harflerin dişe ...
به خواندن ادامه دهید
[ترجمه گوگل] ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید! ... زنان آپاچی در حال مالیدن پوست و آسیاب ذرت، موهایشان چرب و پر از حیوانات موذی ...
به خواندن ادامه دهید
ترجمه از فرهنگ لغت فارسی - کردی، تعاریف، دستور زبان. در Glosbe می توانید ترجمه هایی از فارسی به کردی را از منابع مختلف پیدا کنید. ترجمه‌ها از رایج‌ترین به کمتر محبوب‌تر دسته‌بندی شده‌اند. ما ...
به خواندن ادامه دهید
ترجمه "ناودان" به انگلیسی. gutter, spout, hopper بهترین ترجمه های "ناودان" به انگلیسی هستند. نمونه ترجمه شده: ناودان که هنوز سالمه ، مگه نه ؟ ↔ This drainpipe's still alright, isn't it? ناودان. + اضافه کردن ترجمه.
به خواندن ادامه دهید
لغتنامه دهخدا. نمایش تصویر. معنی. آسیاب. معنی آسیاب . (اِ مرکب ) (از: آس + آب ) آس که بقوت آب گردد، و توسعاً، هر نوع دیگر از آن . آب آسیا. آب آس : چرا چون آسیاب گردگردی.
به خواندن ادامه دهید
اسحاق آباد در فرهنگ لغت دهخدا اسحاق آباد. [اِ] (اِخ) از بلوکات ولایت نیشابور خراسان، عدهٔ قراء ۲۰، مساحت ۴ فرسخ، مرکز اسحاق آباد، حد شمالی زبرخان، شرقی جلگهٔ رخ، جنوبی جلگهٔ رخ و حدّ غربی عشق ...
به خواندن ادامه دهید
دانلود دیکشنری تخصصی برق PDF (11000+ اصطلاح و لغت) دانلود دیکشنری تخصصی برق PDF با نام Electrical Engineering Dictionary برای دانشجویان رشته مهندسی برق الکترونیک، قدرت، مخابرات و سایر گرایش ها، استادان و نیز ...
به خواندن ادامه دهید
در قاموس مقدس آمده : لغت ، معروف است . شکی نیست که خدای تعالی آدم را توانا بر سخن گفتن خلق فرمود (پیدایش 3 ، 20) و همان لغت که آدم بدان سخن راند تا زمان بنای برج بابل باقی بود (پیدایش 11 ، 1) یعنی یکصد ...
به خواندن ادامه دهید
فرهنگ لغت معین ... استخرها از قنات ها تامین می شد بر سر راه آب ورودی بعضی از استخرها آسیاب آبی بنا می کردند. استخر "حاج فرج " شهر خسروشاه، در کنار مقبره شیخ فضل الله راوندی، " لَوَه " نیز نامیده می ...
به خواندن ادامه دهید
لغتنامه دهخدا. معنی آسیاب . (اِ مرکب ) (از: آس + آب ) آس که بقوت آب گردد، و توسعاً، هر نوع دیگر از آن . آب آسیا. آب آس : چرا چون آسیاب گردگردی بیاکنده به آب وباد و گردی ؟ (ویس و رامین ).
به خواندن ادامه دهید
raisin, raisins بهترین ترجمه های "کشمش" به انگلیسی هستند. نمونه ترجمه شده: خب ، تو بهش ميگي عشق ، اما توش کشمش زياد داره. ↔ Well, you call it love, but it has a lot of raisins in it. کشمش noun دستور زبان. + اضافه کردن ترجمه.
به خواندن ادامه دهید
واژه‌نامه، فرهنگ، (دیکسیونر به فرانسوی) یا ( دیکشِنِری به انگلیسی) یا گاهی لغتنامه یا فرهنگ لغت یا فرهنگ واژگان، کتابی است که در آن معانی واژه‌های یک، دو، یا چند زبان همراه با توضیحات مربوط ...
به خواندن ادامه دهید
لغتنامه دهخدا. لغت نامه بزرگ دهخدا شامل شرح و معنی واژگان آثار ادبی و تاریخی زبان فارسی است. این لغت نامه، بزرگ ترین و مهم ترین اثر دهخدا است، که بیش از ۴۰ سال از عمر او، صرف آن شد. لغتنامه دهخدا ...
به خواندن ادامه دهید
فرنی برنج آماده کنید از رقیق شروع کنید و کم کم آنرا غلیظ تر کنید. prepare rice porridge starting watery and gradually thickening it. TEP. عجیبه! همه گفتند که برنج در ظرف چینی بهتر بود. strange! everyone said the rice in the porcelain bowl was better. TEP.
به خواندن ادامه دهید
ترجمه از فرهنگ لغت فارسی - فارسی، تعاریف، دستور زبان. در Glosbe می توانید ترجمه هایی از فارسی به فارسی را از منابع مختلف پیدا کنید. ترجمه‌ها از رایج‌ترین به کمتر محبوب‌تر دسته‌بندی شده‌اند. ما ...
به خواندن ادامه دهید
آسیاب از دو عبارت لکی ئاسه ن و ئاو ترکیب شده است. ئاسه ن = آهن. ئاو = آب. وسیله ای که با آب و آهن درست شده و غلات را پودر و آرد می کند - این واژه کاملا لکی است. جایی که گندم را به ارد تتیدیل میکنند ...
به خواندن ادامه دهید
آش در زبان کردی به معنی آسیاب هست ... از واپسین سالهای سده سوم هجری تا همان 300 سال پیش که گفتی، ده ها فرهنگ لغت کوچک و بزرگ پارسی نگاشته شده مانند لغت فرس اسدی توسی در قرن پنجم و برهان قاطع در 20 ...
به خواندن ادامه دهید
مدخل‌ها در دیکشنری آلمانی به فارسی براساس شکل خنثی از هر واژه ایجاد شده‌اند. در صورتی که شکل صرف شده از یک واژه را جست و جو کنید، به صورت خودکار به مدخل واژه با شکل خنثی منتقل می‌شوید. شکل ...
به خواندن ادامه دهید
سوالت رو اینجا بپرس همه سوال ها. معنی اسیاب کردن - معانی، لغت نامه دهخدا، فرهنگ اسم ها، فرهنگ معین و عمید، مترادف و متضاد و ... در فرهنگ لغت آبادیس - برای مشاهده کلیک کنید.
به خواندن ادامه دهید
"بلغور (گندم یا جو و غیره)" در انگلیسی چگونه است؟ ترجمه "بلغور (گندم یا جو و غیره)" را در فرهنگ لغت فارسی - انگلیسی بررسی کنید. : cornmeal. جملات نمونه
به خواندن ادامه دهید
سخت کوشی. جان کندن. کار پر زحمت. grind=Break into little objects. Back to the grind، بمعنی برگشتن به سر کار بعد از استراحت. چرستیدن. چرستیدن. [ چ َ / چ ِ رِ / رَ دَ ] ( مص ) بهم زدن و بهم فشردن دندان. ( ناظم الاطباء ) .
به خواندن ادامه دهید
شبکه مترجمین: بزرگترین سایت ترجمه تخصصی آنلاین کشور. فرهنگ لغت آنلاین، دهخدا، معین، عمید، دیکشنری فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی.
به خواندن ادامه دهید